به مناسبت رای شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر اعمال مجازات هایی علیه ایران و نیز به مناسبت نخستین سالگرد اعتراضات مردم این کشور علیه تقلبات انتخاباتی ریاست جمهوری در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۰۹، باربارا لوخبیلر، نماینده سبزها در پارلمان اروپا و رئیس هیئت پارلمان اروپا در امور ایران، گفت:
اعدام های شوم، شکنجه، تجاوز، دادگاه های مرگ در ایران، دارای بالاترین رکورد بوده و نشانه ای از وضعیت ناگوار حقوق بشر است. از ژوئن ۲۰۰۹ تا به امروز، از هنگامی که صدها هزار نفر از مردم ایران در تهران تظاهرات کردند، نیروهای شبه نظامی بسیج و دیگر نیروهای امنیتی تمام نیروهای مخالف را سرکوب کردند. در نتیجه این اعمال، هزاران نفر زندانی و بالاخره صد نفر کشته شدند. دادگاه ها همچنان به محاکمات فرمایشی علیه منتقدان دولت ادامه می دهند. در شش ماه گذشته ۱۷ نفر اعدام شده اند و مخالفان دولت درخیابان ها مورد تهاجم جنایتکاران رژیم قرار گرفته اند.
ما با اینکه در آستانه فرارسیدن سالگرد انتخابات، از آزادی هشتاد نفر استقبال می کنیم. اما با این وجود آزادی همه کسانی را که در تظاهرات های مسالمت آمیز دستگیر شده اند، خواستاریم. رهبری ایران باید به در خواست اجازه تظاهرات، به مناسبت سالگرد انتخابات پاسخ مثبت دهد. به کار گیری بی رحمانه نیروهای سرکوب، راه چاره ای برای پاسخگویی به نارضایتی و سرخوردگی بسیاری از زنان و مردان ایرانی نیست.
دعوا های بر سر برنامه های هسته ای ایرانیان نباید ما را از چالش های بزرگ داخلی که ایران با آنها روبروست، غافل نماید. اتحادیه اروپا نباید تنها به مسئله بررسی پرونده هسته ای ایران بسنده کند، بلکه باید به تمام مشکلات موجود، از جمله تغییر و تحولات داخلی ایران، مشکلات اقتصادی آن و به مسئله امنیتی در منطقه نیز بپردازد.
ما از فضایی که در آن بین ایران، ترکیه و برزیل توافقی در زمینه تبادل اورانیوم کم غنی شده، برای سوخت هسته ای بدست آمده است، استقبال می کنیم . متاسفانه این توافقنامه نمی تواند شک و تردیدها را در رابطه با قصد ایران در فعالیت های غنی سازی اورانیوم تا درجه پلوتونیوم قابل استفاده در سلاح هسته ای، برطرف نماید.
به هرحال باید دید که آیا تنبیه های در نظر گرفته شده می تواند ایران را به سازش بکشاند. هر چند بی اعتمادی غرب به دولت ایران، برای افکار احمدی نژاد خوراک تبلیغاتی را بدنبال خواهد داشت، اما بهترین شیوه تنبیه هاو تحریم ها آنهایی هستند که به مردم آسیب نرسانند.
اختلافات در ایران کاهش نیافته اند. رهبری ایران گزینه ای غیر از پذیرفتن اصلاحات عمیق را ندارد که بنفع مردم این کشور و ثبات منطقه هم خواهد بود.
اگر دولت ایران در راه آزادی مردم و پیشرفت کشورش تلاش نکند، مردم ایران با برخورداری از پشتوانه هزاران ساله تاریخی خود و منابع سرشار طبیعی، از خواسته هایش نخواهد گذشت و از طریق تظاهرات و اعتراضات به آن دست خواهد یافت که در آن هنگام، دولت ایران وادار به درک آن خواهد شد.
تکرار می کنیم که اصلاحات عمیق سیاسی در ایران بنفع مردم این کشور و ثبات در منطقه می باشد.
بنابر شواهد عینی و گزارش های گسترده نهادهای مستقل حقوق بشری، گردانندگان فعلی حکومت ایران به شکل افسارگسیخته ای مردم را تحت فشار قرار داده و دگراندیشان را با اتهامات واهی از قبیل: اقدام علیه امنیت ملی، جاسوسی و حتی محاربه! بازداشت و تحت انواع شکنجه های جسمی و روحی قرار می دهند و از سوی دیگر برای ایجاد وحشت بیشتر، شمار اعدام ها را بطور روز افزون افزایش داده اند. مطلع هستید که اخیرا 5 تن از مبارزین سیاسی و مدنی را بدار آویختند. اعدامهای بیشتری نیز در راه است.
در شرایط کنونی، بين ملت و دولت هيچ گونه موازنه قدرت وجود ندارد و افراد معدودی، آراء و خواسته های خود را بر کل جامعه دیکته می نمایند، و حتی چهره های سرشناسی مانند آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی که از پشتوانه رای مردم برخوردار هستند نیز تهدید به بازداشت شده اند!
اكنون که کشور ايران در سخت ترين برهه از تاريخ خود قرار گرفته، متاسفانه برخی از دولتها با اتخاذ مواضع ناعادلانه و یا انجام معاملات پشت پرده با حکومت مستبد دینی ایران، راه را برای تداوم سرکوب فرزندان این سرزمین هموار می نمایند.
بدین وسیله بار دیگر از شما می خواهیم تا برای پایان دادن به اعدام و شکنجه زندانیان عقیدتی سیاسی و همچنین آزادی فوری آنها، اقدام فرمائید و حکومت ایران را به انجام تعهدات خود در چارچوب مقررات و پیمانهای بین المللی حقوق بشر، وادار نمائید.
خواسته های عاجل ما به شرح زیر است :
به شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی در ایران پایان داده شود
آزادی فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی تامین شود
به پیمانها و کنوانسیون های بین المللی حقوق بشراحترام گذاشته شود
یادآور می شویم که در حال حاضر، تعداد زیادی از زندانیان سیاسی ازسکولارها ومخالفین صد در صد حکومت اسلامی تا اصلاح طلبان، اقلیتهای مذهبی، گرو ههای اتنیکی کرد، آذری، اهوازی و بلوچ...، روزنامه نگاران، هنرمندان، دانشمندان، دانشجویان، کارگران، زنان و معلمان در زندانهای سراسر کشور در معرض اعدام قرار دارند. همچنین نام برخی از زندانیان سیاسی را که به خاطر برقراری دمکراسی، احقاق حقوق بشر و صلح در ایران هم اکنون در زندانهای مخوف ولایت فقیه تحت بازداشت و شکنجه قرار دارند و از کلیه حقوق اولیه خود محروم می باشند، به شرح ذیل به عرضتان میرسانیم:
آیتالله کاظمینی بروجردی، منصور اسانلو، حسین خضری، بهروزجاوید تهرانی، حشمت اللهطبرزدی، شیوا نظر آهاری، محبوبه کرمی، محسن دانش پورمقدم (70 ساله) و پسر او احمد دانش پورمقدم ( اعدامی)،محمد امین آگوشی معلم بازنشسته و احمد پولاد خانی عضو پژاک ( حکم اعدام تایید شده )،احمد زید آبادی، بهاره هدایت، عیسی سحرخیز،عبدالله مومنی، مسعود باستانی، مهدی خدایی، عباس جعفری دولت آبادی ( اعدامی )، محمد اولیایی فرد ؛عزيزمحمد زاده، حبیب الله لطیفی،بدرالسادات مفیدی ؛میلاد ابراهیمیان، دکتراکبرکرمی، داود سلیمانی، عبدالرضا احمدی، دکتر حسام فیروزی، نصور نقیپور، لالهحسنپور؛شبنم مددزاده ؛ مهدی محمودیان ؛ مجتبی لطفی ؛ رضا خندان ؛ احمد قابل روحانینواندیش؛ مهدی ترابی ؛ امیر احسان تهرانی سخاوت، نیما گلزاری، راضیه عالمی،محمد نوریزاد، مسعود لواسانی ؛ سهند علی محمدی، بخشعلی محمدی و عبادالله قاسم زاده ازپیرواناهل حق در زندان یزد؛میترا عا لی ؛ارسلان ابدی؛ ایمان زارعی، میثم بیک محمدی، کیارش کامرانی؛آرشصادقی ؛ سلامت مهدوی گلرو ؛ علی ملیحی ؛ محبوبه کرمی ؛ درساسبحانی(بهائی *) ؛ نفیسه مجتهدی ؛ مراد حسن لو ؛ زهرا اسدپور گرجی ؛ تهمینه مومنی ؛ فاطمه خرم لو ؛ مریم ضیا ؛ آذر منصوری ؛ هنگامهشهیدی ؛ زینب جلالیان ؛ محمد امین عبداللهی ؛برادران علائی(دکتر آرش و کامیارعلا ئی )، ابراهیم مددی، سعید متین پور، علی بی کس، نادر کریمی، محمد صدیقکبودوند، علی زاهد (اعدامی)، مجید دری، مجید توکلی، کوهیار گودرزی و حسین رونقی، جعفر اقدامی، مهرداد اصلانی، شیرکوه معارفی( زندان سیاسی کرد اعدامی)، حمید رضا محمدی، سید ضیاءالدیننبوی، سید جلاالدین نبوی، مهدی تاجیک، رسول بداقی، حامد یازرلو، محمد علی حاج آقائی (اعدامی)، عبدالرضا قنبری (اعدامی)، جعفرکاظمی (اعدامی)، دکترحمید خیراندیش، پژمان رحیمی و اسماعیل وندی (کارگر ـ اهواز)، ( مهندسمصطفی جمشیدی، رامین جباری، مهندس حافظسردارپور، مهناز کریمی، نادر عزیزی، مهدی زینالی روزنامه نگاران آذربایجانی)، هادی عابد با خدا( زندان رشت)، سعید ماسوری،عذرا سادات قاضی،آرش قاسمی، امید یاوری، منیره ربیعی، امیررضا عارفی ( اعدامی)، حسین مجاهد دبیر کل حزب جامعه مدنی همدان، معصومه چراغی، جواد وفایی، پیمان زیرکی،ابوالفضل قاسمی،حامد روحی نژاد، احمد کریمی،سعید سودملی، مهرداد اصلانی، ابوالفضل عابدینی نژاد، کوهزاد اسماعیلی، حمزه کرمی، عرب سرخی، هاله سحابی، مهدی کلاری، مازیار بهاری، مهدی تاجیک، محمدرضا نسب عبداللهی، میثاق یزدان نژاد، علی محمودی، سعید نورمحمدی، آذر منصوری، محمد داوری، مهدی محمودیان، امیر خسرو دلیرثانی، محمد پور عبدالله، محسن غمین، نصیر اسدی، علی وفقی، مسعود باباپور، ارسلان ابدی، شعله طائف (بهائی)، پیام فناییان (بهایی)، سیما اشراقی (بهائی)، رزیتا واثقی (بهائی)، داور نبیل زاده (بهائی)، جلایر وحدت (بهائی)، ناهید قدیری(بهائی)، نسرین قدیری (بهائی)، کاویز نوزدهی (بهائی)،هومن بخت آور(بهائی)، سیما رجبیان (بهائی)، علی احسانی ( بهایی)، سوسن تبیانیان ( بهایی )، حبیبالله گلپریپور (اعدامی زندان مهاباد)، قادر محمدزاده و محمد امین عبدالهی ( زندان یزد و طبس، صادق آهنگری (زندان مهاباد)،همایون جابری ( سندیکای واحد)، حسن صالح زاده عضو هیات مدیره انجمن صنفی معلمان استان کردستان، سامان نورانیان، آرمان رضاخانی، مهدی اقبال، یوسف رشیدی(اعدامی)، علیرضا عزآباد، میلاد اسدی، معصومه یاوری، زهرا جباری، محمد امین ولیان، دکتر سعیدماسوری( سازمان مجاهدین)، هیوا بوتیمار، اسد امینی ( کومله)،محمدابراهیمی ( سازمانعلم حق عدالت)، اسد باوي ( فعال عرب اهوازی)، خالد استاد قاضی ( حزب دموکرات کردستان ایران)، سعید عبداللهی (حزب کومله)، مهدي باهله ( حزب کومله)،طاهر عبدالله ثور( حزب دموکرات کردستان)، کریم قادری - فعالسیاسی کرد، یاسرمجیدی ( سازمان مجاهدین خلق)، حیدرنوری ( سازمان مجاهدین )، یونس آقایان ( مذهب علوی)، مهدی قاسم زاده ( مذهب علوی)، عبدالرضا احمدی ( فعال حقوق بشر)،محسن باپیری ( انجمن پادشاهی)،حسین غضنفری ( سلطنت طلب)،ارژنگ داودی، حد یازرلو( مجاهدین)،(علی افکار، عباسعلی افکار، معصومه سالاری، رضا شوقی و حسنیه کاظمی ازدراویش نعمت اللهی گنابدی)، ابراهیم خورندی (حزب دموکرات کردستان)، محمد کریم زارعی (حزب دموکرات کردستان)، مسعود حسین ثنا (سازمان کومله )، رمضان رشیدی( پژاک)، جمال زارعی (سازمان کومله)، ناصرساتوری (کومله)، ناصرسدقی (کومله) وهزاران زندانی سیاسی دیگر!
حامیان و پشتیبانان :
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران
خانواده زندانیان سیاسی و شهدای حزب دموکرات کردستان ایران
جبهه دموکراتیک ایران (برون مرز)
حشمت الله طبرزدی اززندان رجائی شهر ـ سخنگوی شبکه همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران
پیروان آیت الله کا ظمینی بروجردی
کمیته پشتیبانان شاهزاده رضا پهلوی
آیت الله کاظمینی بروجردی زندان سیاسی اززندان اوین پیروسکولاریسم و دموکراسی برای ایران
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی
Coordinator & Contact person
Victoria Azad Member of Amnesty International
Women´s rights & political Activist
،عالیجناب دکتر بان كي مون، دبير كل محترم سازمان ملل متحد
خانم دكتر ناوي پيلاي، كميسر عالي حقوق بشر سازمان ملل متحد
موضوع: رسیدگی اضطراری به وضعیت درمانی در زندانهای ایران
با درود و احترام،
اطلاع یافتیم که شما عازم ایران هستید و با مقامات ایران در خصوص مسائل مربوط به حقوق بشر گفتگو خواهید داشت از اینرو ما جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی و عقیدتی نکات زیر را به عرض شما میرسانیم و ازشما انتظار داریم برای نجات جان این زندانیان و آزادی فوری آنان اقدامات لازم را صورت دهید.
محرومیت زندانیان از خدمات پزشکی و درمانی در زندانهای ایران تبدیل به یک معضل بزرگ شده است که جان اکثر زندانیان بی پناه را به مخاطره انداخته و خانواده های آنها را شدیدا نگران کرده است.
پزشکان شاغل در زندانها توسط حکومت به گونه ای تحت فشار قرار می گیرند که قادر به انجام تعهدات انسانی و صنفی خود نیستند و در غیر اینصورت اخراج شده و یا حتی به طرز مشکوکی به قتل می رسند که این امر باعث بی اعتمادی زندانیان از درمان در محیط زندان شده است.
اخيرا مواردي از انتقال زندانيان به سلولهائي كه گازهاي سمي و شیميائي در آنها پخش مي شود، گزارش شده است كه عوارض جبران ناپذير جسمي به دنبال دارد. همچنین افزايش روز افزون بازداشت ها، تغذیه ناکافی و ناسالم، نبود امکانات بهداشتی و درمانی، خرابی تاسیسات و برخوردهای غیرانسانی مامورین، بحران را در زندانها تشدید کرده است. چنین شکنجه های بي صدا و نامرئی، بسی فجیع تر از شکنجه های جسمی است زیرا بدون آنکه رد پائی از آنها باقی بماند، باعث تخریب اعصاب و از کار افتادن اعضای بدن و در نهايت مرگ تدریجی می گردد.
متاسفانه اقدامات مجامع حقوق بشری و دولتهای حامی حقوق بشر، صرفا در حد محكوميتهاي ابتدائي بوده و فعالیت بین المللی موثر براي نجات زندانیان انجام نگرفته است و از سوی دیگر، موضوع نقض گسترده حقوق بشر در این کشور تحت ستم، قربانی توجهات جهان به مهار کردن ماجراجوئی های تسلیحاتی گردانندگان مستبد ایران شده است، لذا از شما تقاضا داریم شخصا فاجعه انسانی در زندانهای ایران را مورد رسیدگی قرار دهید و هیاتی متشکل از ناظران حقوق بشر و پزشکان معتمد را بطور اضطراری برای بازدید از زندانهای ایران، اعزام فرمائید.
در پايان، نام برخي از زندانیان سرشناس عقیدتی و سیاسی از جنبش های مختلف اعتراضی و با گرایشات سیاسی و عقیدتی گوناگون، شامل: مخالفين حكومت دینی، اقليت هاي مذهبي، فعالین اتنیکی و اقوام ایرانی، کمپین حقوق زنان، دانشجویان، روزنامه نگاران، كارگران، معلمان، فعالين حقوق بشر و هنرمندان به شرح ذيل اعلام مي گردد:
آیت الله بروجردی ؛ منصور اسانلو؛ فرزاد کمانگر ؛ بهروزجاوید تهرانی ؛ حشمت الله طبرزدی ؛ شیوا نظر آهاری ؛ شیرین علم هولی ؛ احمد زید آبادی ؛بهاره هدایت ؛ عیسی سحرخیز؛ عبدالله مومنی ؛ مسعود باستانی؛ کاوه کرمانشاهی ؛بهمن احمدی امویی ؛ مهدی خدایی، محمد اولیایی فرد ؛ بدرالسادات مفیدی ؛ میلاد ابراهیمیان، عبدالرضا احمدی، دکتر حسام فیروزی، نصور نقیپور، لاله حسنپور؛ شبنم مددزاده ؛ مهدی محمودیان ؛ مجتبی لطفی ؛ رضا خندان ؛ احمد قابل روحانی نواندیش ؛ مهدی ترابی ؛ امیر احسان تهرانی سخاوت و نیما گلزاری ، راضیه عالمی ، محمد نوریزاد ، مسعود لواسانی ؛ سهند علی محمدی، بخشعلی محمدی و عبادالله قاسم زاده از پیروان اهل حق در زندان یزد؛ میترا عا لی ؛ ارسلان ابدی؛ ایمان زارعی ، میثم بیک محمدی ، کیارش کامرانی ؛ جعفر پناهی ؛ آرش صادقی ؛ سلامت مهدوی گلرو ؛ علی ملیحی ؛ مجید توکلی ؛ محبوبه کرمی ؛ درسا سبحانی ( بهائی *) ؛ مرجان صفری ؛ نفیسه مجتهدی ؛ مراد حسن لو ؛ زهرا اسدپور گرجی ؛ عبدالله مومنی ؛ تهمینه مومنی ؛ فاطمه خرم لو ؛ مریم ضیا ؛ آذر منصوری ؛ هنگامه شهیدی ؛ لی لی فرهادپور؛ زینب جلالیان ؛ سوسن محمد خانی ؛ محمد امین عبداللهی ؛ برادران علا ئی ( دکتر آرش و کامیارعلائی )....؛
با سپاس، جمعی از خانواده های زندانیان عقیدتی سیاسی و فعالان حقوق بشر در ایران
مسئول هماهنگي و پيگيري: ويكتوريا آزاد، عضو سازمان عفو بین الملل سوئد
پس از آنکه دولت ایران از سفر هیئت اعزامی اروپا به سرپرستی خانم لوخبیلر به ایران طی روزهای 7 الی 11 ژانویه 2010 ممانعت بعمل آورد، خانم باربارا لوخبیلر رییس کمیسیون روابط ایران / اروپا و از اعضای سبزهای اروپا طی نامه ای به تاریخ 21 ژانویه 2010 نسبت به نقض گسترده حقوق بشر در ایران اعتراض نمود . لازم به ذکر است این عضو پارلمان اروپا قرار بود طي روزهاي 7 و 8 ژانویه در هتل لاله تهران با خانواده زندانيان عقيدتي سياسي در ایران از جمله نزدیکان آقای بروجردی دیدار داشته باشد .
خانم لوخبیلر در این نامه نوشته است :
این نامه را برای شما می نویسم تا نگرانی عمیق خود را نسبت به دستگیری اخیر فعالان حقوق بشر اعلام نمایم. شیوا نظر آهاری، کوهیار گودرزی، سعید کلانکی، سعید جلالی فر، سعید حائری، پریسا کاکایی و مهرداد رحیمی همگی عضو کمیته مدافعین حقوق بشر هستند که در حال حاضر در زندان بسر می برند. از دیدگاه من کمیته مدافعان حقوق بشر سازمانی است که مراکز و مسائل حقیقی مربوط به حقوق بشر را روشن میکند و فعالیت آنها نباید توسط مقامات ایرانی جرم تلقی شود.
نگرانی دیگر من اعدام 17 نفر از اقلیت کرد است که در لیست قرار داده شده اند و این بخاطر محکومیتشان به اتهامات سیاسی است. آنگونه که گزارش شده است در دادگاهی ناعادلانه محکوم و در زندان مورد شکنجه قرار گرفته اند و همچنین از دسترسی به وکیل محروم بوده اند. من از شما مصرانه تقاضا دارم که مساله اعدام کردها و سایر زندانیان سیاسی را متوقف کنید.
عالی جناب اجازه می خواهم بار دیگر نگرانی عمیق خود را نسبت به این بازداشتها، بازداشت شدگان و شرایط فیزیکی و روانی آنها ابراز دارم و نیز بر این نکته تاکید کنم که این دستگیریها در تضاد با تعهدات بین المللی ایران مبنی بر حمایت از مدافعین حقوق بشر است. تمامی مراحل این دادگاه ها و محاکمات باید بصورت شفاف و علنی برگزار و اداره شود و فرآیند قضایی باید عادلانه و در راستای اصول شناخته شده بین المللی باشد.
احتراماٌ از شما تقاضا دارم که تمام توان خود را جهت رسیدگی به مساله تسریع در روند دستیابی به خواسته های مذکور با شرایط مطرح شده به کار گیرید تا تمامی مدافعان حقوق بشر در ایران بتوانند آزادانه و بدون ترس از اقدامات تلافی جویانه به وظایف و فعالیتهای قانونی خود در رابطه با مسائل حقوق بشر بپردازند.
علاوه بر این اجازه می خواهم تا مساله آیت الله کاظمینی بروجردی که در تاریخ 8 اکتبر 2006 دستگیر و در دادگاه ویژه روحانیت به 11 سال حبس محکوم گردید را مطرح نمایم. ایشان علی رغم ابتلا به بیماری های خطرناک و جدی از تاریخ 27 ژانویه 2009 به سلول انفرادی در زندان یزد منتقل شده است.
به نظر من آیت الله بروجردی بخاطر عقایدش به زندان انداخته شده است چرا که دلیل بازداشت وی صرفا اظهار نظرش در رابطه با آزادی مذهب و بیان است.
بنابراین از مقامات قضایی ایران می خواهم که محاکمه روحانیون در دادگاه ویژه روحانیت را منسوخ و مختوم اعلام نمایند و دستور به بررسی مجدد بر اساس استانداردهای ملی و بین المللی دهند تا تمام مواردی که در آن روحانیون توسط این دادگاه محکوم شده اند، بصورت عادلانه بررسی گردد.
من به همراه یکی از دوستان آزادیخواهم که در امریکا است، به اینکه چگونه رژیم اسلامی سعی دارد آیت الله بروجردی را پیش از سقوط حکومتش از بین ببرد، گفتگو می کردیم. هدف از این نوشته توجه به مسئله آیت الله بروجردی و تشویق تمامی ایرانیان طرفداران دموکراسی به حمایت از ایشان است. آیت الله سید حسین بروجردی به حمایت از نظریه جدایی دین از سیاست شناخته شده است. وی در سال 1994 با ابراز مخالفتش درباره اداره حکومت بدست روحانیون کارش را آغاز کرد. وی با تئوری ولایت فقیه یا ایده آیت الله خمینی مبنی بر اینکه حکومت اسلامی بایستی توسط یک روحانی - فقیه اداره شود، مخالف بود. به طور کلی وی مخالف ظلم و ستمی است که رژیم اسلامی بر اساس آن بنا شده است.
آیت الله بروجردی اعتقاد دارد که این رژیم بر اساس بدعت و بر پایه برداشتی خشن از مذهب تشیع و اسلام است. در عوض وی پایبند به اسلام و تشیعی است که در آن روحانیون پس از آغاز غیبت امام دوازدهم، اجازه مشارکت در امور حکومتی را ندارند. وی معتقد است که تفسیر سرکوبگرانه رژیم از اسلام باعث شده است تا ایرانیان بیشماری با اسلام مخالفت کنند. وی ازبرگزاری رفراندوم حمایت می کند تا بدین وسیله مردم ایران به طور آزادانه و صلح طلبانه بتوانند رژیم را حذف کرده و یک حکومت مبتنی بر دموکراسی و سکولار جایگزینش نمایند. خواندن عقاید دلسوزانه او حتی برای ایرانیان غیر مسلمان اعم از مسیحی و زردشتی هم بسیار ارزشمند است.
در سال 2002 پدر ایشان، جناب آیت الله محمد علی بروجردی به طرز مشکوکی در بیمارستان تهران درگذشت و مسجد وی توسط رژیم ایران مصادره گردید. از زمان به قدرت رسیدن احمدی نژاد فشارها بر آیت الله بروجردی تشدید یافت. در اکتبر 2006 وی به همراه بیش از هزار تن از هوادارانش که برای حفاظت از او در اطراف خانه اش تجمع نموده بودند، دستگیر شد. رژیم 172 زن و 225 مرد از آنان را در زندان نگاه داشت.
وی در ابتدا با حکم دادگاه ویژه روحانیت به اعدام محکوم شد اما به دلیل فشارهای بین المللی این حکم به 11 سال زندان که 10 سال از آن زندان در تبعید ( شهر یزد ) است تقلیل یافت. وی اکنون در یک سلول انفرادی در زندان اوین نگهداری می شود و جهت مداوای بیماری های قلبی، تنفسی و ریوی و مشکلات بینایی اش از مراقبت های پزشکی مربوطه محروم است. وی در این مدت 40 کیلو وزن کم کرده است. همچنین دکتر حسام فیروزی پزشک وی نیز بازداشت شده است.
مادر آیت الله بروجردی نیز در سال2006 بازداشت شد و به دلیل نگرانی های وی در مورد اسارت فرزندش در سال 2006 در مدت کوتاهی بعد از آزادی از زندان درگذشت. به آیت الله بروجردی اجازه عیادت از مادر و شرکت در مراسم خاکسپاری داده نشد. پسر ارشد آیت الله بروجردی و دو فرزند دیگرش نیز بازداشت شدند. همسرش نیز به سلول او آورده شد و در مقابل او مورد تجاوز قرار گرفت.
اسنادی که من از هوادارانش دریافت نمودم بسیار غم انگیز بوده و نشان می دهد که زندگی وی در خطر است. متاسفانه واضح است که تا هنگامی که این رژیم در قدرت است، ایشان آزاد نخواهد شد. اما به اقدام های فوری جهت توجه به مساله ایشان و زنده نگهداشتن وی تا زمان سقوط رژیم نیاز است.
رژیم، آیت الله بروجردی را برای اهداف خاصی مورد شکنجه قرار می دهد. شکنجه وحشیانه وی سبب صدمه دیدن اندام های حیاتی اش شده است. رژیم همچنین در 13 دسامبر 2009 هنگامی که جهت تماس با خانواده اش به سمت باجه تلفن می رفت با انداختن یک بلوک سیمانی که درست کنار پای او به زمین افتاد، قصد جان وی را داشت. در 21 دسامبر 2009 آیت الله بروجردی از طبقه دوم تخت خواب به زمین افتاد و پایش زخمی و کبود شد. در13 ژانویه 2010 رژیم یک مشاجره ساختگی بین آیت الله بروجردی و دیگر زندانیان ترتیب داد. آیت الله بروجردی برای اعتراض به این اقدام، تهدید به اعتصاب غذا نمود. علاوه بر آن از ابتدای 31 دسامبر 2009 رژیم آیت الله بروجردی را از دسترسی به تلفن محروم کرده است.
همچنین رژیم شرایط سخت و غیر قابل تحملی را برای سایر روحانیان در زندان اوین بوجود آورده است. مانند گرسنه نگه داشتن آنان با دادن غذایی بسیار ناچیز که عبارت است از هر چهار زندانی دو قرص نان، یک عدد چای کیسه ای و یک وعده غذا که حتی برای یک زندانی هم ناکافی است. در21 ژانویه 2010 سیستم گرمایشی و آب گرم بند ویژه روحانیت زندان اوین قطع شد ومسؤلین زندان، زندانیان را مجبور به استفاده آب سرد جهت استحمام در سرمای زمستان نمودند.
من از تمامی ایرانیان طرفدار دموکراسی و سکولار می خواهم که از آیت الله بروجردی حمایت کرده و برای آزادی او فراخوان دهند. برای تمامی ایرانیان آزادیخواه سکولار لازم است که روحانیونی همانند آیت الله بروجردی را که تحت آزار و اذیت رژیم قرار دارند، به رسمیت بشناسند. غیر منصفانه است که ایرانیان آزادیخواه سکولار مسئله آیت الله بروجردی را به دلیل روحانی بودن وی نادیده بگیرند!
L'ayatollah chiite Sayed Hossein Kazemeyni Boroujerdi est un prisonnier d'opinion, détenu uniquement pour avoir exprimé, de façon pacifique, ses convictions religieuses.روحانی شیعه آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی یک زندانی عقیدتی سیاسی است . وی بخاطر داشتن باورداشتهای دینی مسالمت آمیز بازداشت شده است. او بنا بر اتهامات عنوان شده صرفا بخاطر ملاحظات سیاسی در زندان نگهداری می شود. ایشان از مراقبت های پزشکی لازم جهت درمان بیماریهای متعدد از جمله پارکینسون و ... که سلامتی وی را به خطر انداخته، محروم می باشد. روvIl est emprisonné sur la base d'inculpations manifestement motivées par des considérations politiques.Il est privé des soins médicaux nécessaires au traitement d'un certain nombre de problèmes de santé, dont la maladie de Parkinson.ایشاناا
هویت: جنسیت : مذکر زبان محاوره ای: -- تاریخ تولد : آگوست 1 ، 1958 شغل / سمت : روحانی مسلمان، شیعه محل سکونت: -- وضعیت تاهل : متاهل ، 2 پسر (سید مهدی کاظمینی بروجردی و محمد کاظمینی بروجردی)
گزارش کامل:
L'ayatollah chiite Sayed Hossein Kazemeyni Boroujerdi est un prisonnier d'opinion, détenu uniquement pour avoir exprimé, de façon pacifique, ses convictions religieuses.روvروحانی شیعه آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی یک زندانی عقیدتی سیاسی است ، وی بخاطر داشتن باورداشتهای دینی مسالمت آمیز بازداشت شده است. او بنا بر اتهامات عنوان شده صرفا بخاطر ملاحظات سیاسی در زندان نگهداری می شود. ایشان از مراقبت های پزشکی لازم جهت درمان بیماریهای متعدد از جمله پارکینسون و ... که سلامتی وی را به خطر انداخته، محروم می باشد. Il est emprisonné sur la base d'inculpations manifestement motivées par des considérations politiques.Il est privé des soins médicaux nécessaires au traitement d'un certain nombre de problèmes de santé, dont la maladie de Parkinson.ایشاناا
آیت الله بروجردی ، یک مقام مذهبی در ایران است ، او مخالف اصل ولایت فقیه (حکومت روحانیون) است که جمهوری اسلامی ایران بر آن مبتنی است و طرفدار اندیشه جدایی دین از سیاست می باشد. او بخاطر اعتقادات مذهبی ، ظاهرا بارها به دادگاه ویژه روحانیت احضار شده است ، این دادگاه که مربوط به رسیدگی جرائم روحانیون می باشد به دور از استانداردهای بین المللی است. در تاریخ 30 ژوئن، 2006 ، آیت الله بروجردی مراسم مذهبی باشکوهی در ورزشگاه شهید کشوری در تهران که در آن طرفداران جدایی دین از حکومت و سیاست جمع شده بودند، برگزار کرده بود. در ماه های بعد از آن ، مقامات سعی در بازداشت ایشان نمودند اما این اقدام چندین بار توسط شاگردان او که در اطراف منزلش در تهران تجمع کرده بودند خنثی شد. صدها تن از پیروان او در طی درگیری های خشونت آمیز که نیروهای امنیتی در اواخر ماه سپتامبر و اوایل اکتبر 2006 ایجاد نموده بودند مانع از دستگیری او شده بودند ، اگر چه هیچاطلاعاتی موجود نمی باشد که نشان دهد آیت الله بروجردی و یا هواداران او از خشونت استفاده کرده اند.
بین 18و21 سپتامبر 2006 ، آیت الله بروجردی برای دبیر کل شورای اتحادیه اروپا، خاویر سولانا ، نماینده عالی تجدید نظر، پاپ و دبیر کل سازمان ملل متحد در آن زمان ، کوفی عنان نامه نوشت.در نامه خود به خاویر سولانا ، آیت الله بروجردی از حصر خود توسط عوامل حکومتی و اذیت و آزار وارده و همچنین تهدید به کشتن وی خبر داد.
در نهایت ، آیت الله بروجردی در 8اکتبر 2006 ، به همراه 300 تن از پیروانش دستگیر شد.مادر او ، در سن هشتاد سالگی در میان بازداشت شدگان بود.او در دوران بازداشت مورد آزار و اذیت قرار گرفت و سپس آزاد شد.
آیت الله بروجردی متهم به سی فقره از جرائم شده است که گزیده ای از آن عبارت است : محاربه ( دشمنی با خدا )، تهدید به قتل ، اقدام علیه امنیت ملی ؛ تعارض علنی به مشروعیت سیاسی روحانیت ( ولایت فقیه )؛ ارتباط با ضد انقلابیون و جاسوسی ، استفاده از واژه دیکتاتوری مذهبی بجای جمهوری اسلامی در سخنرانی های عمومی و مصاحبه با رسانه ها...
در تاریخ 10ژوئن 2007 در جلسه اول دادگاه که توسط دادگاه ویژه روحانیت برگزار شد، به اتهام محاربه مجازات اعدام برای آیت الله بروجردی و 17 نفر از شاگردان او صادر شد.با این حال ، شاید به دلیل فشار های بین المللی ، حکم اعدام تقلیل یافت.
در ماه مارس 13 ، 2008 ، تلویزیون های محلی به پخش اعترافات آیت الله بروجردی پرداختند. بدیهی است که این سناریو در زندان اوین مونتاژ شده بود و اعتباری نداشت.
آیت الله بروجردی در این اعترافات به دروغگو بودن خود اذعان می کند و اینکه پیروان خود را گمراه نموده است.افرادی دیگر که این فیلم را دیده اند می گویند که ایشان تحت فشار زیاد به بیان این اعترافات مجبور شده است.
در تاریخ 20 ژوئن، 2007 ، در رسانه های ایرانی متنی منتشر شد تحت عنوان اینکه ایشان بخاطر اقدامات خود ابراز تاسف نموده است و از رهبر ایران در خواست توبه و ندامت می کند ؛ در حالی که بعدها مشخص شد که این متن توسط وزارت اطلاعات نوشته شده بود.
در تاریخ 13 آگوست 2007 دادگاه ویژه روحانیت ، آیت الله حسین کاظمینی بروجردی را به مدت یک سال زندان در تهران و ده سال زندان در تبعید در شهرستان یزد محکوم کرد. علاوه بر این، او خلع لباس روحانیت گردید و خانه و تمام اموال او مصادره شد. در مجموع ، 77 نفر از پیروان او را نیز بین 1 تا 5 سال زندان محکوم کرد. برخی از آنها به محکومیت در تبعیدمجازات شدند.همه متهمین از جمله آیت الله بروجردیدر طول محاکمه خود ، از حق برخورداری از وکیل محروم بودند.بیشتر پیروان آیت الله بروجردی تا به حال آزاد شده اند و تنها هشت نفر از آنها در حال طی نمودن دوران محکومیت خود هستند و در حال حاضر در زندان اوین زندانی هستند. دو نفر از هواداران ایشان توسط دادگاه ویژه روحانیت احضار شده بودند و به احتمال زیاد به مجازات چهار سال حبس در تبعیدمحکوم شده باشند.
آیت الله بروجردی هنوز در زندان اوین در تهران بازداشت می باشد و سلامت جسمی او به طور جدی در تهدید است. در تاریخ 10 سپتامبر، 2008 ، همسر و وکیل و خانواده ایشان به زندان اوین رفتند ، اما به آنها اجازه ملاقات با او داده نشد.ما نمی دانیم که چرا از اوین به یزد منتقل شده است.
آیت الله بروجردی از بیماریهای متعددی مانند، پارکینسون ، دیابت ، فشار خون و نارسائیهای قلبی رنج می برد . با این وجود وضعیت رسیدگی بهداشتی و درمانی به وی بسیار ضعیف است . اخیرا بیماری پارکینسون او شدت گرفته و او مرتبا به زمین می افتد.
او در بند 500 زندان اوین که بند ویژه روحانیت است نگهداری می شود .او بخاطر نگاشتن بعضی نامه ها و اشعار چندین بار به بند 209 زندان اوین که تحت کنترل وزارت اطلاعات است منتقل شده است. او بارها تقاضای مرخصی استعلاجی نموده است لیکن به در خواست وی بی توجهی نمودند . او تاکنون دو بار در مدت بازداشت ، دست به اعتصاب غذا زده است.
در 2سپتامبر 2008 ، پزشکی از جانب آیت الله بروجردی نامه ای به مقامات قضایی ایران ارسال نمود و به آنها از مشکلات جسمی متعدد و پیچیده ایشان خبر داد و درخواست درمان فوری در خارج از زندان نمود. این پزشک به مقامات توضیح داد که احتمالاعروق کرونر وی ممکن است مسدود شده باشد و این انسداد عامل درد قفسه سینه گردیده است.
آیت الله بروجردی همچنین از بیماری کلیوی که بسیار دردناک است رنج می برد . او 40 کیلوگرم وزن در زندان کم کرده است وبهداشت روانی او نیز از شرایط بد زندان لطمه دیده است.